امروزه ما به عنوان انسانهای عصر تکنولوژی بسیاری از امور روزانه خود را با اینترنت انجام میدهیم و اینترنت تاثیر زیادی بر عادتها و الگوهای رفتاری ما دارد. یک زندگی خوب میتواند تعاریف زیادی را شامل شود. نوع نگاه ما به زندگی و همچنین اهداف و ارزشهایی که در زندگی برای خودمان درنظر گرفتهایم میتواند تعریف یک زندگی ایدهآل را در ذهن هر فرد نسبت به فرد دیگر تغییر دهد.
همه ما داشتن یک زندگی خوب را یک آرزو میدانیم و اکثر ما هم فکر میکنیم رسیدن به خوشبختی و آرامش راه سادهای نیست. یا لااقل اینکه راحت به دست نمیآید. زندگی مانند مسیری است که باید پیمود. اینکه در این مسیر چه چیزهایی را میبینیم و تجربه میکنیم و یا نمیبینیم و دوست داشتیم ببینیم به نوع پیمایش ما ارتباط خواهد داشت. شرکت اینترنت یاقوت معتبرترین شرکت ارائه دهنده اینترنت سازمانی به بررسی این مطلب پرداخته:
فهرست مطالب
خوب زندگی کردن چه تعریفی دارد؟
برای این سوال شاید به اندازه تمام انسانهای روی کره زمین بتوانیم جوابهای متفاوت پیدا کنیم. انسانها معمولا نگاهشان به زندگی با خواستهها و آرزوهای دست یافته و دست نیافتهشان شکل میگیرد.به طور مثال کسی که مدام تلخی و ناکامی در مسیر زندگی دیده، زندگی را چیزی جز سیاهی و پوچی نمیبیند و همینطور بالعکس.
اما ذاتا انسانها به گونهایاند که کمتر داشتههای خود را میبینند و دائما احساس نارضایتی دارند. به همین دلیل است که اگر از اکثر انسانهای اطراف خود نسبت به رضایتشان از زندگی بپرسید، رضایت صددرصدی را ابراز نمیکنند.
پس اگر قرار باشد تعریفی از زندگی سالم داشته باشیم به طور حتم نسبی است و حتی شاید مخالف نظر بعضی از افراد دیگر هم باشد.به هر حال تعریفی که متخصصان و انسانشناسان در رابطه با این موضوع ارائه میدهند عبارتند از : زندگی تبلوری از وجود و هستی است که واکنشها، رفتارها و اعمالهای مختلفی را در بر میگیرد. زندگی رشد میکند، به مرحله تکامل و بالندگی میرسد و در نهایت با مرگ هم متوقف میشود.
با توجه به نظرات متعدد اندیشمندان میتوانیم به 6 ویژگی اصلی یک زندگی سالم برسیم.
ویژگیهای زندگی خوب
ما در رابطه با یک زندگی کامل و خوب میتوانیم به 6 فاکتور اصلی برسیم:
- رشد شخصی
- هدفدار بودن زندگی
- خودمختاری و داشتن اختیار
- روابط مثبت با دیگران
- مسلط بودن بر شرایط محیطی
- پذیرش و قبول خود همانطور که هستیم
خودمان، انگیزههایمان، احساساتمان و هر آنچه در درون ماست را بشناسیم و آن را بپذیریم. خودمان را قبول کنیم و سعی نکنیم آنچه که نیستیم را نشان دهیم و یا برعکس.
پذیرش خود یعنی:
ما با پذیرش خود پی به نقاط مثبت و منفی وجودمان خواهیم برد. و در کنار موفقیتها، شکستهایمان را هم میبینیم و متوجه میشویم که هویت ما چیزی ترکیب شده از این دو است. وقتی خودمان را بپذیریم با خودمان کنار میآییم؛ آرامش میگیریم و در عین حال می توانیم عزت نفس بالایی را هم در وجودمان احساس کنیم.
برقراری روابط مثبت با دیگران یعنی:
اینکه بتوانیم توانایی برقراری رابطه عمیق احساسی و همدلانه و عاطفی با دیگران را داشته باشیم. به این نوع روابط، روابط سازنده میگویند که میتواند بر روی خودمان هم اثرات مفیدی به جای گذارد.
رشد شخصی یعنی:
فرد بتواند نیرو و پتانسیلهای خود را به منصه ظهور گذاشته و آن را بالفعل نماید. بتواند از داشتههای خود تواناییهای واقعی را بسازد.
هدفدار بودن زندگی یعنی:
ما برای ادامه دادن زندگی خود هدفی را معین نماییم. مشخص نمودن هدف(هر هدفی) میتواند چون موتور محرکه عمل کرده و سبب شود که فرد برای رسیدن به مطلوب خود، راههایی را تعریف کرده و در این مسیر تلاش کند. معمولا انسانهای بزرگی که توانستهاند به عمق زندگی پی ببرند، اهدافی بزرگتر از روزمرگیهایشان برای خود در نظر داشتهاند.
مسلط بودن بر شرایط محیطی یعنی:
ما بتوانیم و بخواهیم و این اراده را داشته باشیم که زندگی پیرامون خود و حتی روابط خود با دیگران را با براساس آنچه میخواهیم و میپسندیم، بچینیم و شکل دهیم.
به عبارتی این ما باشیم که برای زندگی تصمیم میگیریم و نه زندگی برای ما!
با کمک فاکتورهایی همچون نظم، برنامه ریزی در زندگی، قدرت کنترل درونی و ابتکار عمل میتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم. اگر ما به شکل دائمی فکر کنیم که زندگی از اختیار ما خارج است و سوار بر امواج زندگی بدون اختیار به هر سو روانه میشویم، به طور قطع نتوانستهایم بر شرایط محیطی مسلط باشیم و این یک نقص برای دستیابی به یک زندگی خوب و ایده آل است.
منحصر به فرد بودن و داشتن کنترل زندگی یعنی:
افراد براساس میل و خواسته خود و براساس ارزشهایی که دارند، بتوانند برای زندگی خود تصمیم بگیرند و نیازمند تایید دیگری نباشند.
این رهایی به فرد کمک میکند تا بتواند استقلال پیدا کند و آزادانه مسیر خوبی را برای زندگی خویش انتخاب کند. این استقلال کمک میکند تا فرد با فراغ خاطر به اهداف خویش فکر کند.
البته میزان این خودمختاری برای افراد مختلف بستگی به شرایط محیطی و عرف جامعهای دارد که در آن زندگی میکنند.
تاثیر اطرافیان در داشتن یک زندگی خوب
داشتن روابط سالم و عاطفی عمیق با دوستان میتواند تاثیر زیادی در نوع نگاه ما به زندگی داشته باشد.
داشتن روابطی براساس علاقه و احترام و نزدیکی علایق میتواند علاوه بر اینکه در تکامل آگاهیهای ما تاثیر بگذارد بلکه در مواقع سختی میتواند همچون یک مأمن امن عمل کند.
به طور قطع آدمهای اطراف ما را فقط دوستان خالص و محبوب ما تشکیل نمیدهند و خویشاوندان و خانواده هم میتوانند تاثیرات شگرفی بر روی کیفیت زندگی ما بگذارند.
تجربه و تحقیقات نشان دادهاند که رفتار و نوع نگاه اطرافیان میتواند تاثیر مستقیمی بر زندگی هر یک ما داشته باشد. مثلا تجربه نشان داده است که افراد موفق در زمینههای اقتصادی معمولا در محیطی رشد کردهاند که اطرافیان آنها هم چنین نگرشی داشتهاند و تلاش و تکاپو برای موفقیتهای مالی مهمترین اهداف زندگی آنها بوده است.
اطرافیان میتوانند علاوه بر تاثیرگذاری بر اهداف ما، حتی بر روی ارزشهای ما، عزت نفس و استقلال طلبی ما و دیگر خصلتهای درونی ما هم اثرگذار باشند.
خلاصه کلام اینکه با افرادی بیشتر در ارتباط باشید که پتانسیلهای بالایی حتی نسبت به خود شما دارند و شما به آن اذعان دارید. این امر سبب میشود شما هم تلاش و تکاپوی بیشتری به خرج داده و سطح کیفیت زندگی خود را ارتقا دهید.
تاثیر شادی بر کیفیت زندگی
تمام تلاش خود را برای رسیدن به حس نشاط انجام دهید. گوش کردن به موسیقی دلخواه و آرام بخش، خواندن کتاب؛ دیدن فیلم، ورزش، رفتن به کنسرت، نقاشی کشیدن و حتی نشست و برخاست با کسانی که روحیه شاد و پرنشاطی دارند میتواند در حفظ شادابی روحیه شما نقش داشته باشند.
گاهی هم فکر کردن به خاطرات خوب زندگی و یا فکر کردن به هدفهای بلندی که در سر دارید هم میتواند انرژی و نشاط شما را چندین برابر بالاتر ببرد. البته نمیتوانیم منکر این شویم که همیشه نمیتوانیم در این شرایط قرار بگیریم و شاد بمانیم. منظور ما این است که سعی کنید زمانی را که میتوانید به احساس شاد بودن اختصاص دهید بیشتر کنید.
برای مطالعه بیشتر، این سخرانی(what makes a good life) را در سایت TED دنبال کنید.
سبک زندگی سالم
تا می توانید برای اطرافیان و افرادی که میبینید خیر بخواهید و آرزوهای خوب داشته باشید. این امر باعث می شود که تاثیرات این خیرخواهی قبل از هر کسی به خود شما برگردد. هر فکر نیک باعث میشود نیکی به ذهن شما وارد شود.
مهربانی با خود و دیگران باعث میشود که انرژیهای شما برای رسیدن به اهدافتان چند برابر شود.
مسئولیت پذیر باشید و سعی کنید به بهترین نحو وظایف خود را انجام دهید. سعی کنید بار منفی اتفاقات و اعمال خود را بر دوش دیگران نیندازید.
بدون فکر و برنامهریزی دقیق هیچ کاری را انجام ندهید. در غیر اینصورت باید منتظر عواقب آن باشید.
سعی کنید در انجام همه کارها از افراط و تفریط پرهیز کنید. کمخواستن و کمکاری و در مقابل آن زیادهخواهی و منفعتطلبی و انتظارات نامعقول شما را از مسیرتان منحرف میکند. هم خودتان را آزار میدهید و هم از اهدافتان دور خواهید شد. به دنبال چیزهایی باشید که واقعا از داشتن و یا انجام آنها لذت واقعی میبرید. هیچ چیزی بدتر از این نیست که در کهنسالی افسوس روزهای رفتهای را بخورید که از دقایقش هیچ خاطره لذت بخشی ندارید.
نگرانی و استرس خود را بر روی وقایعی از زندگی که کنترل آن در دستان شما نیست، کم کنید. بسیاری از اتفاقات زندگی بدون اینکه ما در آن دخیل باشیم رخ میدهند. پس بهتر است راجع به این مسائل زیاد ذهن خود را مشغول نکنید.
بیتفاوتی نسبت به لحظات زندگی بزرگترین آفت برای روزهای زندگی میتواند باشد. بعد از بیتفاوتی، یکنواختی وارد زندگی شما میشود و یکنواختی یعنی یک خط صاف و ممتد بدون هیچ فراز و فرودی. یکنواختی میتواند امید؛ تلاش و تکاپو را از شما بگیرد.